کد مطلب:313944 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:234

سقاخانه ی حضرت ابوالفضل العباس در شهرضای اصفهان
جناب حجةالاسلام و المسلمین سلالةالسادات آقای سید مجتبی قریشی، فرزند سید علی، در تاریخ 28 / 5 / 1377 شمسی، طی مكتوبی راجع به تاریخچه ی سقاخانه ی شهرضای اصفهان این چنین نوشته اند:

در حدود یك قرن پیش در یكی از محله های قدیمی شهرضا كه به یكی از دروازه های ورودی شهر نزدیكتر بود، بازاری مشهور به بازارچه ی آقا سید علی وجود داشت كه در ابتدای آن مغازه ی مرحوم سید علی قریشی (فرزند مرحوم سید رسول) واقع شده بود.

حدود چهل و پنج سال پیش توسط نوه ی ایشان، مرحوم حاج سید فتح الله قریشی، تعمیراتی در آن انجام گرفت و به آب تصفیه شده ی شهر متصل شد. در فصل بهار و تابستان، با استفاده از نذورات مردم، قالبهای یخ خریداری می گشت و در سنگ آب آن انداخته شده، مورد استفاده ی مردم قرار می گرفت. برآورده شدن حاجات مردم كه به عشق حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام برای تأمین مخارج سقاخانه نذر می كردند چنان گسترده و فراوان بود كه روزبروز بر درآمد آن افزوده شد و علاوه بر تأمین مخارج جاری آن، مقداری نیز اضافه می آمد. تا اینكه در سال 1358 شمسی نوه ی مرحوم حاج سید فتح الله، آقای حاج سید مصطفی قریشی فرزند آقای سید علی قریشی، كه اكنون نیز در همان مغازه ی اجدادی و محل كسب مؤسس سقاخانه مشغول كسب است، اقدام به تعمیر اساسی سقاخانه و تجهیز آن نمود و آن محل به صورت یك سقاخانه ی كاملا بهداشتی با آب سردكن برقی و مجهز درآمد. نامبرده ضمنا با توجه به استقبال روزافزون مشتاقان و عاشقان آن حضرت و نذورات آنان و با استفاده از نذورات مردم در سال 1358 شمسی سقاخانه ی دیگری با آب سردكن چهارشیره در قبرستان مصلای شهر احداث كرد و علاوه بر آن به تدریج بیست دستگاه آب سردكن دیگری خریداری نمود و به نام مقدس باب الحوائج الی الله حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در میادین و مراكز تجمع مردم، روبروی مساجد و پمپ بنزین و مدرسه ی علمیه ی حضرت امام حسین سیدالشهداء علیه السلام، نصب كرد، كه اینك در تمامی فصول سال، خصوصا بهار و تابستان مورد استفاده ی عموم مردم قرار دارد.



[ صفحه 282]



كلیه ی هزینه های جاری آب سردكن ها و سقاخانه های یاد شده و وجوه آب و برق و تعمیرات، از محل نذورات مردم پرداخت شده است.

ضمنا در نزدیكی محل سقاخانه ی اصلی، مكانی كوچك قرار دارد كه حاجتمندان برای روش كردن شمع از آن استفاده می كنند و محل آن در تصویر مشخص است.



[ صفحه 283]



سقای عطشانم



سردار دست از تن جدا ای یار جانانم

سقای عطشانم



عباسم ای جان اخا سرباز قرآنم

سقای عطشانم



ای پرچم افراز سپه دین بیرقت شد خم

پشتم شكست از غم



اكنون در این دشت بلا تنها به میدانم

سقای عطشانم



بر خود نمی بردم گمان در این صف میدان

گردی به خون غلطان



بی دست چون بینم تو را ای سرو بستانم

سقای عطشانم



بود انتظارم در جهان باشی تو بعد از من

از فتنه ی دشمن



بر سرپرست عترت زار پریشانم

سقای عطشانم



پاس حرم را یا اخا كردی نگهداری

ز آنان پرستاری



بی سرپرستند اهل بیت زار نالانم

سقای عطشانم



آن چشم ها كز ترس تو یك دم نرفته خواب

امشب در خواب



بیدار باشند امشب این چشم صغیرانم

سقای عطشانم



امشب دگر اهل حرم تا صبح گریانند

ترسان و لرزانند



یعنی ندارند پناه این بی پناهانم

سقای عطشانم



شرمی زبان حال شه آتش زن بر دل

زین ماتم مشكل



زند ایكه گفتا یا اخا ای جان جانانم

سقای عطشانم [1] .



سقاخانه ی حضرت ابوالفضل العباس قمر بنی هاشم علیه السلام در شهرستان اردبیل، جنب مقبره ی شیخ صفی الدین متصل به مسجد سلیمان شاه، كه سالهای متمادی است در آنجا كرامات زیادی دیده شده حتی سالهای اخیر ایام محرم دختر فلجی در این سقاخانه شفا گرفته است. قابل ذكر است كه اشاره ای شود مسجد مرحوم صاحب زمانی كه در آنجا هم قسمتی از آن مربوط است به طشت گذاری در ایام محرم كه در آنجا عكس حضرت عباس و شمائل آن حضرت مورد توجه قرار دارد و در اینجا هم كراماتی ظهور و بروز كرده است كه ما در جلد اول صفحه ی 477 - 475 از قول حضرت آیةالله العظمی آقای حاج سید محمد موسوی مفتی الشیعه نقل كرده ایم به آنجا مراجعه شود.



[ صفحه 285]




[1] سروده ي آقاي محمد شرمي كاشاني، به نقل از كتاب پرچمدار كربلا.